بیماری سنور سربرالیس که با نام های دیگر سنوروزیس و بیماری چرخش نیز شناخته می شود، نوعی بیماری انگلی است که توسط سستود انگلی مولتی سپس مولتی سپس (که سابقا تنیا مولتی سپس نامیده می شد) ایجاد می شود. در این بیماری انگل به سیستم اعصاب مرکزی دام حمله نموده و موجب ایجاد کیست و ایجاد فشار داخل جمجمه خواهد شد. به همین علت آن را سنور سربرالیس نامگذاری کرده اند. در این بیماری حساس ترین حیوان با بیشترین احتمال رخداد گوسفند می باشد. البته احتمال وقوع بیماری در بز، گاو، گاومیش، شتر و … نیز وجود دارد، اما این حیوانات میزبان مناسبی برای سنوروس سربرالیس به شمار نمی روند.
سیر تکاملی:
تخم های انگل همراه با مدفوع سگ به بیرون دفع شده و همراه با علوفه وارد بدن علفخواران می شود. در روده ی علفخواران جنین از تخم آزاد شده و همراه با جریان خون به ارگان های مختلف می رود اما تنها آنهایی که زنده می مانند و به دستگاه عصبی مرکزی (مغز و نخاع) مهاجرت می کنند می توانند سنوروزیس را ایجاد کنند.
از آنجایی که کیست سنور برای رشد کامل به 7-6 ماه زمان نیاز دارد، بنابراین رخداد سنور در بره های زیر 6 ماه بعید به نظر میرسد. به مرور کیست بزرگ می شود و به اندازه ی توپ تنیس در می آید. وقتی علفخواری بمیرد و گوشتخواران از مغز آلوده آن تغذیه کنند، چرخه زندگی انگل کامل می شود.
جراحات دستگاه عصبی مرکزی در نتیجه ی 3 مکانیسم جداگانه رخ می دهد:
- التهاب مغز در اثر تهاجم تعداد زیادی از کرم های نابالغ به دستگاه عصبی مرکزی
- هیدروسفالی(تجمع مایع در جمجمه) همراه با فشار بالا به دلیل تداخل در زهکشی مایع مغزی
- شکل گیری کیست های بزرگ مغزی که فشار داخل جمجمه را افزایش می دهند.
علائم بالینی:
چهره ی بالینی سنور غالبا شبیه یک جراحت فضاگیر مغزی می باشد. اولین موارد بالینی بعد از 2 هفته، متعاقب آلودگی در گوسفند رخ داده که به مدت 4 ماه به درازا می کشد. این بیماری در گوسفند شایع ولی در گاو و بز نادر است. علائم به 2 صورت حاد و مزمن دیده می شود:
حاد:
- نگه داشتن غذا در دهان قبل از بلع
- آتاکسی
- فرار کردن
- خوردن به در و دیوار به دلیل آتاکسی وکوری ناقص
- فشار دادن سر به دیوار (Head pressing)
- چرخش به دور خود (Circling)
- دندان قروچه
- پتیالیسم( ترشح بیش از حد بزاق)
- غیرطبیعی نگه داشتن سر
- برداشتن قدم های بلند با اندام قدامی
- کاهش بینایی بصورت یک طرفی یا نامتقارن (کوری کامل یا ناقص)
- افزایش حساسیت
- کاهش وزن سریع
- فلجی قسمت های خلفی بدن
- تشنج، افسردگی، بی اشتهایی
- نهایتا مرگ به علت سوء تغذیه
مزمن:
- بی حالی و لاغری
- آتاکسی
- عدم جویدن کامل غذا
- تشنجات صرعی دوره ای
- ادم عصب بینایی که موجب اختلال در بینایی می شود
در واقع بطور کلی می توان گفت بر حسب قرارگیری کیست در هر ناحیه، علائم بالینی متغیر خواهد بود:
_در نخاع : فلجی قسمت خلفی رخ می دهد که منجر به زمینگیری دام خواهد شد، بی اشتهایی، لاغری
_در آهیانه سطح یکی از نیم کره های مغزی : حیوان سرش را به یک طرف نگه داشته، دایره وار به سمت ناحیه آلوده دور خود می چرخد_شاید چشم طرف مقابل کور شود چون که اعصاب بینایی از هر نیم کره ی مغزی بصورت ضربدری چشم ها را عصب رسانی می کنند، بلند قدم برداشتن، در مسیر آنقدر به حرکت خود ادامه می دهد تا به مانعی برخورد می کند و آنگاه مدتی بی حرکت باقی می ماند.
_در مخچه: شدیدا حساس بوده،آتاکسی شدید، احتمالا زمین گیری
_در بره ها در سطح مغز: فشار کیست به استخوان سبب نرمی و آتروفی شدن استخوان جمجمه شده و سرانجام موجب پاره شدن جمجمه و کیست و محتویات کیستی که به بیرون ریخته، می شود.
_در گاو: شبیه گوسفند بوده ولی سیر بیماری طولانی تر است و جایگزینی سنور در نخاع موجب مارپیچ حرکت کردن حیوان می شود و مضاف بر آن هیدروسفالی(آب آوردگی مغز) نیز اتفاق می افتد.
علائم کالبدگشایی:
- مننژیت(التهاب وعفونت پرده های مغز)
- خطوط سفید یا زرد مایل به قرمز به عرض 4-2 میلی متر که ناشی از حرکت لارو در مغز است.
- خود کیست سنور کامل در دستگاه عصبی مرکزی قابل رویت است.
کنترل و پیشگیری:
- از خوراندن مغز سگ آلوده به سگ جدا اجتناب شود.
- سگ های آلوده درمان شوند و همینطور مکررا تحت انگل تراپی قرار گیرند.
- مدفوع سگ ها جمع آوری شود و زیر خاک دفن یا سوزانده شود.
درمان:
- انجام جراحی که چندان هم کارساز نیست.
- پرازیکوانتل با دز 100میلی گرم/کیلوگرم برای 5 روز (با این دز درمانی گوسفندان مبتلا به فرم مزمن و پیشرفته درمان شده و لاروها از بین خواهندرفت، ولی بعضا به علت افزایش ضایعات مغزی دام تلف می شود)
- NSAID یا کورتون
- استفاده از ویتامین B1 جهت ترمیم بافت مغز کمک خواهد کرد.
*اساسا درمان در علفخواران به صرفه نبوده و بهتر است دام کشتار شود.