کتوز یک اختلال متابولیکی است که ناشی از موازنه منفی انرژی و نارسایی در سوخت و ساز انرژی بدن ایجاد می شود. یافته های ویژه ی این بیماری شامل کاهش میزان گلوکز پلاسما، کاهش گلیکوژن کبد و افزایش تولید و تراوش اجسام کتونی در خون یا ادرار می باشد.
در نشخوارکنندگان حفظ غلظت طبیعی گلوکز خون از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجا که در این حیوانات کربوهیدرات های موجود در جیره، در شکمبه تخمیر و به اسیدهای چرب با زنجیره کوتاه تبدیل می شود، جذب کربوهیدرات های جیره بصورت قندهای شش کربنی به میزان اندکی انجام می گیرد. در واقع نیاز به گلوکز در نشخوارکنندگان بیشتر در نتیجه گلوکونئوژنز تامین می شود. (گلوکونئوژنز فرآیندی ست که طی آن گلوکز از مواد غیرکربوهیدرات نظیر اسید آمینه ها و چربی تولید می شود)
پروپیونات پیش ساز اصلی و مهم گلوکز بوده و در شکمبه از نشاسته، فیبر و پروتئین ها به وجود می آید و افزایش غلظت آن در خون،کبد را در استفاده از سایر پیش سازهای گلوکز بی نیاز می کند. با افزایش مصرف مواد دانه ای تولید پروپیونات افزایش می یابد.
آمینواسیدهای گلوکززا پیش سازهای مهمی برای روند گلوکونئوژنز به شمار میروند. پروتئین جیره مهم ترین منبع کمی این اسیدآمینه هاست و پروتئین های بدن در وجه بعدی اهمیت قرار دارند.
استات تولیدی در شکمبه به بافتهای محیطی منتقل می شود و در غدد پستانی به اسیدهای با زنجیره بلند متابولیزه شده و بصورت ذخایر چربی در بدن اندوخته می شوند یا اینکه بصورت چربی شیر ترشح می شوند.
انواع کتوز:
بطور کلی کتوز بالینی در نشخوارکنندگان زمانی رخ می دهد که نیازمندیهای دام به گلوکز و گلیکوژن به وسیله فعالیت متابولیک و هضمی قابل جبران نمی باشد.امروزه کتوز را به 5 دسته طبقه بندی می کنند:
- کتوز اولیه یا کتوز تولیدی
- کتوز ثانویه
- کتوز گوارشی
- کتوز گرسنگی
- کتوز ناشی از کمبود مواد تغذیه ای ویژه
کتوز اولیه یا تولیدی:
این نوع از کتوز در اکثر گله ها وجود دارد و در گاوهای با شرایط بدنی خوب و توان تولیدی بالا ایجاد می شود. در این گاوها موازنه منفی انرژی علی رغم در اختیار داشتن جیره ای با مقدار و کیفیت خوب رخ می دهد. در برخی دامها بیماری تمایل به رخداد مجدد دارد که احتمالا انعکاسی از تفاوتهای فردی در ظرفیت هضمی و کارایی متابولیک در بین گاوهاست.
کتوز ثانویه:
کاهش دریافت غذا در نتیجه سایر بیماریها سبب بروز این نوع از کتوز می شود. علت کاهش غذا عموماً شامل جابجایی شیردان، تورم نگاری ناشی از جسم خارجی، تورم رحم، تورم پستان و سایر بیماری های شایع در دوره ی پس از زایمان می باشد.
کتوز گوارشی:
این نوع کتوز ناشی از مقادیر زیاد بوتیرات در سیلو و یا ناشی از کاهش دریافت غذا به دلیل نامطبوع بودن آن رخ می دهد. وجود مقادیر قابل توجه بوتیرات در سیلو سبب نامطبوع شدن سیلو میگردد. سیلوی تهیه شده از مواد آبدارنسبت به انواع دیگر سیلو خاصیت کتوژنیکی بیشتری دارد و این امر بعلت مقادیر بیشتر اسید بوتیریک آنها می باشد.سیلوی فاسد با دارا بودن آمین های بیوژنیک سمی مثل پوترسین ممکن است در ایجاد کتوز نقش داشته باشد.این نوع کتوز معمولاً تحت بالینی بوده اما ممکن است دام را به ایجاد کتوز اولیه یا تولیدی مستعد نماید.
کتوز گرسنگی:
این نوع کتوز در گاوانی اتفاق می افتد که شرایط بدنی ضعیفی داشته و با علوفه های بی کیفیت تغذیه می شوند. در چنین جیره هایی کمبود پروپیونات چشمگیر است، همچنین به علت کاهش ذخایر بدنی ظرفیت گلوکونئوژنز محدود می شود به دنبال اصلاح جیره، گاوهای مبتلا پاسخ مناسبی نشان نمی دهند.
کتوز ناشی از کمبود مواد مغذی خاص:
کمبود برخی عناصر مانند کبالت و احتمالا فسفر در جیره گاو شیری احتمالا در بروز بیماری نقش دارد. البته چنین شرایطی ممکن است در نتیجه کاهش دریافت مواد مغذی قابل هضم تام به وجود آید. در کمبود کبالت، عارضه اصلی نارسایی در متابولیسم اسید پروپیونیک می باشد.این مشکل به نواحی با کمبود کبالت محدود می شود. هرچند وقوع بیماری در گاوهای شیری پرتولید در برخی نواحی که کمبود کبالت در آنها وجود ندارد نیز گزارش شده است.
عوامل موثر در وقوع کتوز:
- سن: احتمال ابتلا به کتور در هر سنی وجود دارد، اما رخداد بیماری با افزایش سن روند افزایشی نشان می دهد، بطوریکه در زایمان چهارم به حداکثر میزان خود می رسد.
- تفاوت گله ای: در بین گله ها تفاوت در میزان وقوع کاملا مشهود می باشد. تفاوت نژادی در وقوع بیماری گزارش شده است اما در ارتباط با ارثی بودن بیماری مدارک اندکی در دسترس می باشد. تناوب در غذادهی عامل تاثیرگذار در ایجاد بیماری است و در گله هایی که سیستم غذادهی گاوهای شیری بصورت جیره کاملا مخلوط و دسترسی آزاد به خوراک است در مقایسه با گله هایی که علوفه و کنسانتره بصورت جداگانه عرضه می شود و گاوها تنها دوبار در روز تغذیه می شوند،بیماری شیوع کمتری دارد.
- نمره وضعیت بدنی: از دست دادن وضعیت بدنی در طول دوره خشکی سبب افزایش احتمال ابتلا به کتوز در دوره شیرواری می شود.
- فصل: ارتباط مشخصی بین فصل و بیماری یافت نشده است . بطور کلی خطر بیماری در فصل زمستان، که گاوهای شیری را در محوطه های محصور نگهداری می کنند بیشتر است.
گاوانی که دوره خشکی طولانی تری دارند بیشتر در معرض ابتلا به کتوز هستند.ارتباطی بین کتوز با بروز جابجایی شیردان، تب شیر، لنگش و هیپومنیزمی یافت شده است. گاوهایی که آبستنی دوقلو دارند اغلب در مراحل انتهایی این دوره در خطر ابتلا به کتوز می باشند.
مدیریت کتوز در گاوها:
یک گاو شیری با بازده بالا معمولا در هفته های پس از زایمان قادر به خوردن غذای کافی نیست . حتی نمی تواند تمام انرژی مورد نیاز تولید شیر خود را جبران کند، بنابراین در برخی موارد تجزیه چربی ها و از دست دادن وضعیت ایده ال بدن در اوایل شیردهی تقریبا اجتناب ناپذیر است و اغلب شاهد افزایش جزئی یا متوسط سطح کتون خون بطور همزمان با کاهش وزن هستیم. از این اختلال به عنوان کتوز تحت بالینی یاد می شود.
با این حال ، در یک گله کاملا کنترل شده و تحت مراقبت، این کاهش وزن و در نتیجه افزایش سطح کتون خون باید در کمترین میزان ممکن رخ دهد. افزایش خفیف در سطح کتون، همانطور که در کتوز تحت بالینی مشاهده می شود، ممکن است مشکلات کاملا جدی ایجاد کند که می توانند قابل توجه باشند، به عنوان مثال می توان به کاهش باروری دام ها اشاره کرد.
کنترل:
کنترل کتوز بالینی به تغذیه مناسب گاوها در دوره خشکی و شیرواری بستگی دارد و شامل جزئیات زیر است: مصرف ماده خشک،هضم پذیری فیبر، اندازه قطعات غذایی، تراکم انرژی، اضافه کردن چربی به جیره در مرحله اول شیرواری، محتوای پروتئینی جیره، سیستم غذادهی، حجم شکمبه
باید از چاق شدن گاوها در زمان زایش پیشگیری شود، همچنین از محروم کردن آنها از غذا اجتناب گردد. در سیستم هایی که اجزای جیره بطور مجزا داده می شود میزان وقوع بیماری نسبت به عرضه کاملا مخلوط جیره بیشتر است.
تغذیه گاوهای پرتولید با علوفه های با کیفیت نازل معمولا سبب استونمی می شوند. سیلوهای با رطوبت زیاد دارای مقادیر بیشتری بوتیرات می باشند و علوفه های خشک کپک زده یا خاک آلود از عوامل تاثیرگذار بر میزان وقوع کتوز محسوب می شوند. تغییر در نوع کنسانتره سبب بی اشتهایی دام و افزایش اجسام کتونی خون می شود.
داشتن کمی تحرک روزانه برای گاوهایی که در محیط محصور نگهداری می شوند ضروری است. همچنین جیره از نظر کبالت، فسفر و ید باید تجزیه شود تا کمبودی از نظر آنها وجود نداشته باشد